جدول جو
جدول جو

معنی فتنه انداختن - جستجوی لغت در جدول جو

فتنه انداختن
برپا کردن آشوب، فتنه انگیختن
تصویری از فتنه انداختن
تصویر فتنه انداختن
فرهنگ فارسی عمید
فتنه انداختن
فتنه افکندن
تصویری از فتنه انداختن
تصویر فتنه انداختن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جفته انداختن
تصویر جفته انداختن
لگد زدن ستور (اسب و شتر و مانند آنها)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چانه انداختن
تصویر چانه انداختن
کنایه از مردن است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پینه انداختن
تصویر پینه انداختن
پینه کردنوصله کردندر پی زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فتنه انگیختن
تصویر فتنه انگیختن
آشوب انداختن آشوب بر پا کردن فتنه افکندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چانه انداختن
تصویر چانه انداختن
((~. اَ تَ))
آخرین حرکت فرد محتضر پیش از مرگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فتنه انگیختن
تصویر فتنه انگیختن
برپا کردن آشوب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چانه انداختن
تصویر چانه انداختن
چانه زدن، کنایه از بسیار سخن گفتن، پرحرفی کردن
حرف زدن زیاد در موقع خرید و فروش برای کم کردن یا زیاد کردن قیمت
فرهنگ فارسی عمید